بیمقدمه و بیشرط و شروط باید صادقانه اعتراف کنیم در بسیاری از حوزهها میراثی خوشایند برای آیندگان نداریم و زمانی که نسلهای بعدی به بررسی کارهای این دوره در بخشهای مختلف بپردازند جز تعجب هیچ واکنش دیگری نخواهند داشت.
فرهنگ در معنای خاص یک چیز است و در معنای عام شامل همه چیز میشود به اصطلاح عامیانه و ساده همان چیزی است که به کنایه هم به بعضیها میگوییم که فرهنگ رانندگی یا فرهنگ استفاده از فلان چیز را ندارد.
با تمام این اوصاف آنچه از رفتارهای ما در جامعه به عرف تبدیل شده مجموع فرهنگ ما را شامل میشود ودر تاریخ ثبت خواهد شد همانگونه که ما با خواندن تاریخ نسلهای قبلی به قضاوت همین رفتارها و فرهنگ برخوردشان با موضوعات مینشینیم و فرهنگهای اشتباه آنها را نقد میکنیم و به رفتارهای درستشان میبالیم. با این مقدمه کوتاه میخواهم به یکی از همین رفتارهای تأمل برانگیزمان اشاره کنم که بیتردید آیندگان شرمسار از بازگو کردنش خواهند بود.
میراث فرهنگی شامل حوزههای ریز و درشت فراوانی است که از نوع پوشش و خوراک گرفته تا تعاملات گوناگونمان را در جامعه در برمیگیرد یکی از همین حوزههای فرهنگی نحوه برخورد ما با میراث فرهنگیمان است.
با نگاهی بسیار ساده میبینیم در فاصله کوتاه بسیاری از رفتارهای اصیل خودمان را به نام سنتی کنار گذاشتهایم دیگر در شهرها و روستاهای کشورمان کمتر کودکانی را میبینیم که به لهجه و گویش بزرگان خود صحبت کنند و بدتر اینکه حتی معنای بسیاری از کلمات به زبان محلی پدرانشان رانمیدانند.
خرده فرهنگهای ما اگر نگوییم فراموش شدهاند، باید قبول کنیم دیگر چیزی به نابودیشان نمانده است چیزی که در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا هنوز مورد توجه است و به جای آنکه روستانشینان را مجبور به مهاجرت کنند روستا را رونق دادهاند تا آنها بمانند و فرهنگ روستا نشینی نمیرد، اما در کشور ما روستا نشینی از زمانی مرد که در فرهنگ اشتباه ما «دهاتی» توهین تلقی شد و صد افسوس که هنوز هم اینگونه است.
خلاصه اینکه در حفاظت از میراث فرهنگی غیر ملموس چیزی برای گفتن نداریم و اوضاع خوبی هم در بخش میراث فرهنگی ملموس نداریم نمونه عینی و ساده این موضوع همین خانهها و کاروانسراهای تاریخی زیادی است که در همه شهرهای کشورمان تخریب شدهاند و دیگر اثری از آنها نیست.
به راستی اگر آیندگان بخواهند دلیل این همه سهلانگاری ما را پیدا کنند به چه چیزی خواهند رسید؛ آیا جوابی جز بیتوجهی ما خواهند یافت. متأسفانه باید قبول کنیم یکی از میراثهای فرهنگی ما برای نسلهای بعدی همین فرهنگ بیتوجهی به میراثهای فرهنگی خواهد بود.
آری بیآنکه بخواهیم فرهنگی را رواج دادهایم که ارزش میراث فرهنگی را ندانیم با گذشت ۴ دهه از انقلاب اسلامی هنوز قوانین محکمی در بحث شیوه حفاظت و نگهداری خانههای تاریخی نداریم نه میراث فرهنگی تکلیفی دقیق با پشتوانههای لازم دارد و نه مالکان میدانند چه باید بکنند و همین خلأهای قانونی موجب شده تا هر جا که لازم باشد یک بنای تاریخی تخریب شود.
با تمام این اوصاف به نظر میرسد باید همتی ملی به وجود آید وفرهنگ نگهداری و مراقبت از میراث فرهنگی را از خود به یادگار بگذاریم.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما